نژادپرستی در قرآن (خمس)

نژادپرستی از نظر قرآن، باطل و نادرست است. هرگونه برتری، منوط به تقوا و عمل صالح است. تعلق خمس به سادات در مقابل تعلق رکات به غیر سادات، با عدالت اجتماعی و برابری حقوقی افراد در تمام زمینه‌ها، سازگار است.

بررسی برتری سادات بر غیرسادات در سه زمینه؛ مالی، اجتماعی و اخروی:

بحث برتری سادات بر غیرسادات در سه زمینه قابل بررسی است: مالی، اجتماعی و اخروی. البته اختصاص بخشی از خمس به سادات، به عنوان جایگزین زکات (که برای سادات حرام است)، به دفعات مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

  • خلاصه:

۱. برتری مالی:

اختصاص سهمی از خمس به سادات نیازمند، با روح عدالت اجتماعی منافاتی ندارد، چرا که مشروط است به موارد زیر:

  • نیازمندی: خمس تنها به سادات نیازمند و به اندازه نیاز سالانه آنها تعلق می‌گیرد. مکنت و تمول، مانع دریافت خمس است. (بخلاف آنچه عوام میگویند)
  • ممنوعیت زکات: سادات حق استفاده از زکات را ندارند. (بر سادات حرام است)
  • توزیع مازاد: اگر سهم سادات از نیاز نیازمند بیشتر باشد، باید به بیت‌المال برگردانده شود.

بنابراین، از نظر مالی، اختصاص خمس به ساداتِ نیازمند، تبعیضی ایجاد نمی‌کند، چرا که نیازمندان غیرسادات  از زکات استفاده میکنند و سادات نیازمند تنها می‌توانند از خمس استفاده کنند. این تمایز به منظور حفظ احترام و منزلت آنهاست که برگرفته از آیه 23 سوره شوری است که به مودت اهل بیت اشاره دارد و نیز آیات 57 سوره فرقان و 47 سوره سبأ در مورد اهمیت مودت اهل بیت ع در هدایت به سمت زیبایی هاست.

۲. امور و مناصب اجتماعی:

در مناصب اجتماعی، برتری وجود ندارد و افراد بر اساس شایستگی و تخصص انتخاب می‌شوند، نه انتساب به سادات. امامت استثناء است و منصبی الهی و ویژه است که تنها برای معصومین ع وجود دارد.

۳. فضایل و پاداش اخروی:

غیر از اهل بیت (ع)، سایر افراد، چه سادات و چه غیرسادات، در کسب فضایل اخروی در یک درجه قرار دارند. انتساب به اهل بیت (ع)، مسئولیت سنگین‌تر در حفظ حرمت و حریم این خاندان را به همراه دارد و در پاداش یا کیفر آنان تاثیر گذار است. این نکته با اشاره به آیه 32 سوره احزاب در مورد زنان پیامبر (ص) و روایات امام صادق (ع) در مورد حسن و قبح در کردار افراد با در نظر گرفتن جایگاه آنها مشخص شده است.

در نتیجه، تفاضلی اگر باشد بستگی به تقوی دارد و با مفاهیم عدالت و شایسته‌سالاری در سایر زمینه‌ها سازگاری دارد.

  • توضیح بیشتر:

بررسی برتری سادات بر غیرسادات با استناد به آیات و روایات

بررسی برتری سادات بر غیرسادات را می‌توان در سه حوزه بررسی کرد: مالی، اجتماعی و فضایل اخروی. اختصاص بخشی از خمس به سادات، به عنوان جایگزین زکات (که برای سادات حرام است)، همواره مورد بحث و بررسی قرار گرفته و این سوال مطرح است که آیا این امر به معنای تبعیض و برتری‌جویی بر اساس نژاد و تبار است یا خیر.

۱. برتری مالی:

اختصاص سهمی از خمس به سادات، با رعایت نکات زیر، هیچ منافاتی با عدالت اجتماعی ندارد:

  • ملاک نیازمندی: سهم در نظر گرفته شده برای سادات در خمس، تنها به سادات نیازمند ( در مقابل زکات و بهمان میزان) اختصاص می‌یابد. یعنی، تنها کسانی که از نظر مالی در مضیقه هستند و قادر به تأمین هزینه‌های زندگی خود نیستند، می‌توانند از این سهم استفاده کنند. این بدان معناست که تمکن مالی و برخورداری از امکانات کافی، مانع از دریافت خمس می‌شود.
  • حرمت زکات: سادات از مصرف زکات (به عنوان یک منبع مالی عمومی) محروم هستند. این حکم فقهی، به این دلیل است که پیامبر (ص) و خاندان ایشان، از دریافت زکات که متعلق به عموم مردم است، منع شده‌اند.
  • محدودیت در میزان دریافت: میزان خمس پرداختی به سادات نیازمند، محدود به میزان نیاز سالانه آن‌ها است. به عبارت دیگر، سهم خمس سادات، به اندازه‌ای سهم زکات نیازمندان غیر سادات است با این تفاوت که به سادات بیشتر از نیاز یک سال نمیدهند بخلاف غیر سادات که در صورت فقدانِ فقیر، میشود بیشتر هم به او داد!
  • مدیریت مازاد: اگر سهمی که برای سادات در نظر گرفته شده، بیش از نیاز آنان باشد، باید این مبلغ مازاد به بیت‌المال (خزانه عمومی) بازگردانده شده و در سایر مصارف عمومی هزینه شود.

جمع‌بندی در حوزه مالی: با توجه به موارد فوق، می‌توان نتیجه گرفت که هیچ‌گونه برتری مالی بی‌ضابطه و غیرمنصفانه‌ای برای سادات در نظر گرفته نشده است. نیازمندان غیرسادات، می‌توانند از زکات استفاده کنند، در حالی که سادات نیازمند، از این حق محروم بوده و تنها می‌توانند از خمس بهره‌مند شوند. این امر، به منظور رعایت سفارشات الهی بر حفظ احترام و منزلت این خاندان صورت گرفته است. این موضوع، به نوعی تجلی‌بخش آیاتی است که بر مودت اهل بیت (ع) تأکید دارد:

  • آیه 57 سوره فرقان:

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا بگو: من از شما [در برابر تبلیغ دین هیچ] پاداشی نمی خواهم، جز اینکه هر که بخواهد راهی به سوی پروردگارش بگیرد.

این آیات بیانگر تاثیر ویژه مودت اهل بیت (ع) در هدایت بسمت خداست و اما در روایات بر جایگاه ویژه اهل بیت (ع) و ضرورت تکریم اولاد آنان تأکید شده است. مثلا در خطبۀ فدک، دختر رسول خدا ص می‌فرماید: أما کان رسول الله ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ أبی یقول: المرء یحفظ فی ولده؟؛ آیا پدرم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نمی‌فرمود: (حرمت) هر مردی در (احترام به) اولادش حفظ می‌شود؟… ویا روایاتی که در روز قیامت پیامبر اکرم با چه کرامتی محبت و رعایت حال سادات را جبران میکند!

شاید مناسب باشد به فلسفه این مقوله هم اشاره ای بشود؛ بالاخره دین جز حب و بغض در راه خدا نیست :

هل الدّین الّا الحبّ و البغض ؛ آیا دین غیر از محبت و بغض (در راه خدا) است؟

الكافی ،ثقة الاسلام كلینی ج ۲ ص ۱۲۵

و نیز محبت اهلبیت علیهم السلام محبت خدا شمرده شده است. امام هادى عليه السلام  در “زيارت جامعه کبیره” كه بوسیله آن امامان را زيارت مى كنند میفرمایند:

مَن والاكُم فَقَد والَى اللّه ، ومَن عاداكُم فَقَد عادَى اللّه ، ومَن أحَبَّكُم فَقَد أحَبَّ اللّه ، ومَن أبغَضَكُم فَقَد أبغَضَ اللّه …

هركه با شما دوستى كند با خدا دوستى كرده است و هر كه با شما دشمنى كند با خدا دشمنى كرده است، هر كه شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته است و هركه شما را دشمن داشته باشد خدا را دشمن داشته است.

و اشاره ای به هدف خلقت: القلبُ حَرَمُ اللّه، فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه  غَيرَ اللّه  . امام صادق عليه السلام :دل حرم خداست، پس، جز خدا را در حرم خدا راه مده! [جامع الأخبار : 518/1468 .]

پس معلوم میشود ارتباط تنگاتنگی بین محبت اهلبیت علیهم السلام و رسیدن به کمال انسان است.

 

۲. امور و مناصب اجتماعی:

در حوزه‌ی مناصب و امور اجتماعی، هیچ‌گونه برتری خاصی برای سادات در نظر گرفته نشده است. در این زمینه، ملاک انتخاب افراد، شایستگی، تخصص، تعهد و توانایی‌های فردی است. هر کس که در یک حرفه یا رشته، متخصص‌تر و متعهدتر باشد، برای آن منصب شایسته‌تر است.

امامت، یک استثناست. منصب امامت، جایگاهی الهی و خدادادی است که تمام فضایل و کمالات را در بر دارد و تنها به امامان معصوم (ع) اختصاص دارد. در قرآن کریم، بر ضرورت اطاعت از اولی الامر (که شامل امامان معصوم (ع) می‌شود) تأکید شده است:

  • آیه 59 سوره نساء: “يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ” (ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولی‌الامر [= اوصیای پیامبر] را.)

۳. فضایل و پاداش اخروی:

در حوزه فضایل و پاداش‌های اخروی، برتری انحصاری برای سادات وجود ندارد. سایر افراد (چه سادات و چه غیرسادات) می‌توانند با کسب فضایل و انجام اعمال نیک، از پاداش‌های اخروی بهره‌مند شوند.

البته انتساب به خاندان اهل بیت (ع)، به دلیل مسئولیت سنگین‌تری که در حفظ حرمت و پاسداری از حریم این خاندان بر عهده افراد می‌گذارد، می‌تواند در پاداش یا کیفر اخروی آنان تأثیرگذار باشد. قرآن کریم در این زمینه، به مسئولیت‌های ویژه زنان پیامبر (ص) اشاره کرده است:

  • آیه 32 سوره احزاب: “يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا” (ای همسران پیامبر! شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید، اگر تقوا پیشه کنید! پس به نرمی سخن مگویید، تا آن که در دلش بیماری است طمع کند، و گفتاری شایسته گویید.)

همچنین روایاتی از امام صادق (ع) وجود دارد که نشان می‌دهد، اعمال نیک و بد افراد، با توجه به جایگاه و منزلت آنان در نزد خداوند، ارزیابی می‌شود. به عنوان مثال، در روایتی آمده است :امام صادق (علیه السلام):

 اِنَّ اَلْحَسَنَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْكَ أَحْسَنُ لِمَكَانِكَ مِنَّا وَ إِنَّ اَلْقَبِيحَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ قَبِيحٌ وَ إِنَّهُ مِنْكَ أَقْبَحُ لِمَكَانِكَ مِنَّا 

نيكى از هر شخص، نيك است، ولى از تو كه به ما نسبت دارى نيك‌تر است، و زشتى از هر كسى زشت است، ولى از تو زشت‌تر است چون منسوب بما هستی!

اسلام و مبارزه با نژادپرستی

بخش مهمی از آموزه‌های اسلامی، مبارزه با نژادپرستی است. شهید مطهری به درستی اشاره می‌کند که فلسفه جنگ اسلام با اشرافیت ایران در زمان رستم فرخزاد، ریشه‌کن کردن نژادپرستی بوده است. قرآن کریم می‌فرماید:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (حجرات، 13)

ای مردم! ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را ملت‌ها و قبایل مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. خداوند دانا و آگاه است.

این آیه به وضوح بر برابری انسان‌ها و ملاک قرار گرفتن تقوا در ارزیابی شخصیت افراد تأکید دارد.

سیادت در اسلام:

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «سیّد القوم خادمهم» (سرور مردم، خدمتگزار آنان است). سیادت حقیقی نه به اسم و نسب، بلکه به خدمت به مردم است. این موضوع با فرمایش پیامبر (ص) مبنی بر «سلمان منا اهل البیت» (سلمان از ما اهل بیت است) که سلمان از نسل پیامبر نبود، تأیید می‌شود. همچنین، آیه‌ی 46 سوره‌ی هود نشان می‌دهد که نسب، لزوماً به معنای برتری نیست:

«قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ»

گفت: ای نوح! او از اهل خانواده‌ی تو نیست. او کار ناپسندی انجام داده است. پس از من چیزی را نخواه که به آن آگاهی نداری. من به تو هشدار می‌دهم که از جاهلان نباشی.

خمس و سادات:

خمس، بر اموالی مانند معادن، غنائم جنگی و مازاد بر درآمد سالانه، تعلق می‌گیرد. این اموال، پیش از تملک توسط افراد، متعلق به خداوند هستند و یک پنجم آن برای مصارف مشخصی، از جمله کمک به نیازمندان، اختصاص می‌یابد. این امر برای جلوگیری از ایجاد منت توسط برخی افراد است.

ادعای برتری سادات:

ادعای برتری سادات نسبت به دیگران، با آموزه‌های اسلامی مغایرت دارد. همان‌گونه که در روایتی آمده است:

«خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَ لَوْ كَانَ وَلَداً قُرَشِيّاً»

(بحارالانوار، ج46، ص82)

(خداوند بهشت را برای کسی که از او اطاعت کند و نیکوکاری نماید آفریده است، هرچند بنده‌ای حبشی باشد. و دوزخ را برای کسی که نافرمانی کند آفریده است هرچند فرزند قریشی باشد.)

و نیز آیه‌ای از قرآن:

«فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ»

پس چون در صور دمیده شود، آن روز میان آن‌ها هیچ نسبتی نیست و از یکدیگر نمی‌پرسند.

اگرچه قرآن کریم، به مودت اهل بیت (ع) اشاره می‌کند، اما این مودت، به معنای برتری نژادی نیست بلکه به خاطر تاثیر محبت آنان در هدایت بشریت است، همانگونه که در آیات ذکر شده در مورد مودت اهل بیت (ع) اشاره شد.

جمع‌بندی:

برتری نژادی سادات بر دیگران، باطل و نادرست است. هرگونه برتری، منوط به تقوا و عمل صالح است. این آموزه، با عدالت اجتماعی و برابری حقوقی افراد در تمام زمینه‌ها، از جمله مناصب اجتماعی، سازگار است.

 

 

نظرات کاربران

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *