ظاهرا در معاد، شخصیت و هویت فرد (باورها و رفتار) مهم است، نه اجزای مادی بدن که وسیلهای برای ارتباط با محیط و تجربه لذت و رنج است و مانند یک مرکب یا ابزار عمل میکند. اصالت با روح و شخصیت فرد است نه جسم!
شرح شبهه:
بدن فردی پس از مرگ تجزیه و جذب گیاهان میشود. فرد دیگری آن گیاه را میخورد و اجزای بدن فرد اول، بخشی از بدن فرد دوم میشود. در قیامت، این اجزا به کدام بدن تعلق میگیرند؟ اگر به بدن اول برگردند، بدن دوم ناقص میشود و بالعکس.
پاسخ:
(احتمال نویسنده)
- آیه …كُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلناهُم جُلودًا غَيرَها لِيَذوقُوا العَذابَ (نساء، 56) نشان میدهد که جسم انسان در قیامت میتواند تغییر کند پس ضرورتی ندارد همان جسم دنیوی با همان اجزا بازگردانده شود.
- پاسخ اصلی این است که در معاد، شخصیت و هویت فرد (باورها و رفتار) تعیین کننده است، نه صرفاً اجزای مادی بدن. جسم، وسیلهای برای ارتباط با دنیا و تجربه لذت و رنج است و مانند یک مرکب یا ابزار عمل میکند. اصالت با روح و شخصیت فرد است (اهمیت شخصیت و هویت).
- برای معاد جسمانی میتوان جذب برادههای آهن توسط آهنربا را مثال زد. هر آهنربا بر اساس قدرت مغناطیسی خود، برادهها را جذب میکند. در قیامت نیز، هر کسی بر اساس شخصیت خود، اجزای بدن را جذب میکند .
جمعبندی:
شبهه آکل و مأکول به چگونگی بازسازی بدنهای خورده شده در قیامت میپردازد. پاسخ اصلی بر اهمیت شخصیت و هویت فرد، تغییرپذیری جسم و محوریت شخصیت افراد در بازگرداندن اجزا تاکید دارد. هر شخصی بدن خود را از اجزاء غیر مشترک بازسازی میکند.
نظرات کاربران