غرض از محدودیت در دین، آزادی از قید عقب ماندگیست. بلی؛ همانگونه که وضع جریمه های سنگین جهت رعایت قوانین، آزادی افراد را سلب نمیکند، وعده و وعید الهی هم همانگونه که شاهدیم، اختیار را سلب نکرده و نمیکند. انسان عاقل، جریمه سنگین را عامل جدی برای آزادی و دفاع از آزادی و آرامش افراد جامعه میداند.
البته این آزادی برای کسی است که سرپرستی خدا و ولی خدا را قبول کند و باصطلاح ولایت را بپذیرد.
همان کسانی که از این رسول و پیامبر «ناخوانده درس» که او را نزد خود [با همه نشانه ها و اوصافش] در تورات وانجیل نگاشته مییابند، پیروی می کنند؛ پیامبری که آنان را به کارهای شایسته فرمان می دهد، و از اعمال زشت بازمی دارد، و پاکیزه ها را بر آنان حلال می نماید، و ناپاک ها را بر آنان حرام می کند، و بارهای تکالیف سنگین و زنجیره ها را که بر دوش عقل وجان آنان است برمی دارد؛ پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را [در برابر دشمنان] حمایت کردند و یاریش دادند و از نوری که بر او نازل شده پیروی نمودند، فقط آنان رستگارانند.
اساسا انبیاء آمده اند تا با ولایتی که دارند انسان را آزاد کنند. بمانند مادر و پدر با ولایتی که دارند فرزندشان را از دام خطرات حفظ میکنند اگرچه به قیمت واکسیناسیون و بیمارکردن فرزند باشد. (واکسن فرزند سالم را بیمار میکند تا از دام بیماری خطرناکتر رها شود).
مولانا در مثنوی علت اینکه پیامبر ، حضرت علی را بعنوان “مولی” معرفی کرد “آزادی” بیان میکند و پذیرش بندگی و ولایت را عین آزادی میداند:
زین سبب پیغمبر با اجتهاد نام خود و آن علی مولا نهاد
گفت هر کو را منم مولا و دوست ابنِ عمّ من علی مولای اوست
کیست مولا آنکه آزادت کند “بند رقیّت ز پایت بر کند”
چون به آزادی نبوت هادیست مؤمنان را ز انبیا آزادیست
ای گروه مؤمنان شادی کنید همچو سرو و سوسن آزادی کنید
ناقد گفته:
روش اصلي قرآن در هدايت مردم استفاده از ترس است . .
با ترس از شمشير در دنيا و ترس از جهنم در آخرت جايي براي آزادي و انتخاب باقي نمي ماند.
قبل از پاسخ ابتدایک سوال و یک مثال:
آیا امکان آزادی بی قید و شرط وچود دارد؟ آیا همین ناقد،انسان را کاملا آزاد میداند؟
هرگز.
آیا به کسی اجازه میدهیم تا با عدم رعایت قوانین اجتماعی آرامش را از دیگران سلب کند؟
آیا به جگرگوشه هایمان اجازه میدهیم هر کاری دلشان خواست انجام دهند؟
پس برای انسان، آزادی مطلق قائل نیستیم و آزادی مطلق را مخل به سعادت او میدانیم!
به این مثال توجه کنیم:
فرزندی دارید که عشق وافری به اودارید و مایلید در آینده انسان سربلندی باشد ، اما این فرزند بسیار سربه هواست چنانکه نه درس میخواند و نه مسولیتهای مربوط به خودش را میپذیرد. اکنون شما برای این فرزند چه میکنید؟
اول احتمال میدهید شاید او دارای نقص جسمی یا روانی است که یا قابل درمان است ویا…
در صورتی که بیمار نباشد، تدابیر منطقی برای رشد او اندیشیده و در نهایت از سیاست تشویق و تهدید استفاده خواهید نمود. در حقیقت از آنجا که خود این فرد انگیزه خوب بودن و منطقی بودن را ندارد، با این تدابیر (مثل تشویق و یا تهدید) برایش انگیزه ایجاد میکنید.
در حقیقت غرض از این محدودیت، آزادی از قید عقب ماندگیست! و هیچ چاره ای از پذیرش محدودیت منطقی برای انسان نیست.
این قضیه در باره تمامی قانون گریزان در همه جوامع و در همه دورانها جریان داشته و دارد.
البته مثالی که زدیم فقط جهت نزدیک کردن مفهوم بود و با آنچه در ادیانست بسیار متفاوت میباشد.
استفاده از سیاست تشویق و تهدید، وسيله کمکی است. مثلا به او مي گوئيم رعایت قانون فلان خوبیها را دارد و … پس قانون را رعایت کن. اگر گوش داد تشويقش مي كنيم اگرگوش نداد جریمه اش مي كنيم. وعده به بهشت و جهنم نیز تقریبا اینچنینن است. شوق و ترس از جهنم براي انسان غافل، انگيزه آفريني مي كند .
هرگز چنين نيست که با ترس از شمشير در دنيا و ترس از جهنم در آخرت جايي براي آزادي و انتخاب باقي نماند.
چرا که:
اولا در پذیرش دین آزاد هستند.
دوم اینکه در کنار همه گناهان، مسئله بخشش نیز مطرح شده.
و سوم اینکه وجود قیامت آنقدر هم واضح بیان نشده تا سلب اختیار کند.
إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى
در حقيقت قيامت فرارسنده است مى خواهم آن را پوشيده دارم تا هر كسى به [موجب] آنچه مى كوشد جزا يابد
( طه۱۵)
فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى
پس هرگز نبايد كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوس خويش پيروى كرده است تو را از [ايمان به] آن باز دارد كه هلاك خواهى شد
(۱۶ طه)
به نظر شما وضع جریمه های سنگین جهت رعایت قوانین، آزادی افراد را سلب میکند؟(نه)
یعنی دیگر کسی نمیتواند تخلف کند و نمیکند؟ (نه)
اسلام معتقد است، همینکه تخلف نکنیم راه برای تعالی ما باز میشود لذا به فلسفه جریمه ها در دنیا اشاره میفرماید:
وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) میچشانیم، اميد كه بازگردند!
(۲۱ سجده)
اسلام افراد را مادامیکه مزاحم حق دیگری نشوند، آزاد گذاشته است. به عنوان مثال از يهوديان و مسيحيان جزيه مي گیرد و آن ها را تحت ذمه قرار میدهد.
نظرات کاربران